سیف اله حلالخور؛ سلمان دستان؛ افشین سلطانی؛ حسین عجم نوروزی
چکیده
مستندسازی فرآیند تولید در کشاورزی شامل تهیه کلیه اطلاعات و فعالیتهایی است که سیر تولید یک محصول از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت را نشان میدهد. به این منظور در این پژوهش کلیه عملیاتهای مدیریتی انجام شده از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت برای ارقام محلی برنج از طریق مطالعات میدانی در منطقه بابل واقع در استان مازندران طی سالهای ...
بیشتر
مستندسازی فرآیند تولید در کشاورزی شامل تهیه کلیه اطلاعات و فعالیتهایی است که سیر تولید یک محصول از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت را نشان میدهد. به این منظور در این پژوهش کلیه عملیاتهای مدیریتی انجام شده از مرحله تهیه بستر بذر تا برداشت برای ارقام محلی برنج از طریق مطالعات میدانی در منطقه بابل واقع در استان مازندران طی سالهای 1394 و 1395 ثبت شد. نتایج نشان داد که از حدود 155 متغیر مورد بررسی، مدل نهایی با شش متغیر مستقل انتخاب شد. در مدل عملکرد، متوسط و حداکثر عملکرد بهترتیب 4572 و 6489 کیلوگرم در هکتار تخمین زده شد که با متوسط و حداکثر عملکرد مشاهده شده (4512 و 6100 کیلوگرم در هکتار) قابل مقایسه هستند. کل خلاء عملکرد تخمین زده شده برابر 1977 کیلوگرم در هکتار بود. میزان افزایش عملکرد ناشی از تفاضل عملکرد حالت بهترین و متوسط دو متغیر مشکل آفات و مشکل علف هرز بهترتیب برابر هفت و سه درصد از کل افزایش عملکرد (140 و 59 کیلوگرم در هکتار) بود. میزان افزایش عملکرد مربوط به متغیر آیش برابر 62 کیلوگرم در هکتار معادل سه درصد از کل افزایش عملکرد بود. بنابراین، بر اساس یافتهها میتوان بیان کرد که دقت مدل (معادله تولید) مناسب بوده و میتواند برای برآورد میزان خلاء عملکرد و تعیین سهم هر یک از متغیرهای محدودیت کننده عملکرد به کار گرفته شود.
علی منصوری راد؛ علی نخزری مقدم؛ افشین سلطانی؛ علی راحمی کاریزکی؛ بنیامین ترابی
چکیده
یکی از عمدهترین مشکلات تولید سویا در استان گلستان اختلاف قابلتوجه بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکرد قابل وصول (خلاء عملکرد) است که در سالهای اخیر این اختلاف در مزارع سویا در مناطق تولید این محصول چشمگیر بوده است. بنابراین، شناسایی عوامل محدودکننده و خلاء عملکرد دارای اهمیت ویژهای است. بدین منظور مطالعهای در شهرستان کلاله ...
بیشتر
یکی از عمدهترین مشکلات تولید سویا در استان گلستان اختلاف قابلتوجه بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکرد قابل وصول (خلاء عملکرد) است که در سالهای اخیر این اختلاف در مزارع سویا در مناطق تولید این محصول چشمگیر بوده است. بنابراین، شناسایی عوامل محدودکننده و خلاء عملکرد دارای اهمیت ویژهای است. بدین منظور مطالعهای در شهرستان کلاله و در 73 مزرعه به صورت پیمایشی و براساس روش تحلیل مقایسه کارکرد انجام شد. در این مطالعه تمامی اطلاعات مربوط به عملیات مدیریتی، خصوصیات خاک و وضعیت اجتماعی – اقتصادی کشاورزان ثبت و اندازهگیری شدند. سپس با استفاده از رگرسیون گام به گام، رابطه بین عملکرد و تمامی متغیرها بررسی شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد کشاورزان و عملکردی که میتوانند برداشت کنند، 4/2606 کیلوگرم در هکتار فاصله (خلاء) وجود دارد. نتایج آزمایش حاضر نشان داد که شش عامل محدودکننده عملکرد سویا در شهرستان کلاله شامل تجربه کشاورز، زیر خاک کردن بقایا، تاریخ کاشت، آبیاری بارانی، مقدار آب مصرفی و تراکم بوته بهترتیب 1/30، 1/5، 7/14، 8/13، 8/13 و 5/22 درصد خلاء عملکرد ایجاد میکنند. در این تحقیق از بین شش عاملی که عملکرد قابل حصول سویا را محدود کرده است پنج متغیر، عوامل مدیریتی هستند که در صورت بهینهسازی این عوامل مدیریتی میتوان عملکرد سویا را در منطقة کلاله تا 70 درصد افزایش داد.
صفورا جافرنوده؛ ابراهیم زینلی؛ افشین سلطانی؛ فاطمه شیخ
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر اندازه بذر و تاریخ کاشت بر برخی از ویژگیهای فنولوژیک، مرفولوژیک و زراعی باقلا رقم "برکت"، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بهصورت کرتهای خردشده در چهار تکرار در سال زراعی93-1392 در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. تاریخ کاشت (18 آبان، 28 آذر، 22 بهمن و 20 اسفند) بهعنوان ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر اندازه بذر و تاریخ کاشت بر برخی از ویژگیهای فنولوژیک، مرفولوژیک و زراعی باقلا رقم "برکت"، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بهصورت کرتهای خردشده در چهار تکرار در سال زراعی93-1392 در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. تاریخ کاشت (18 آبان، 28 آذر، 22 بهمن و 20 اسفند) بهعنوان عامل اصلی و اندازه بذر (ریز، متوسط، درشت) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد.براساس نتایج بهدست آمده سرعت سبزشدن بذور کاشته شده در آبان و اسفند بهطور معنیداری بیشتر از دو تاریخ کاشت دیگر و همینطور سرعت سبزشدن بذور ریز و متوسط بیشتر از بذور درشت بود. همچنین، تعداد روز تا رسیدگی در تاریخ کاشت آبان حدود 190 روز بود و با تأخیر در کاشت کاهش یافت و در تاریخ کاشت اسفند به 86 روز رسید. تأخیر در کاشت منتهی به کاهش معنیدار تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن 100 دانه شد که در نهایت موجب کاهش عملکرد غلاف سبز و دانه شد. براساس یافتههای این آزمایش جهت دستیابی به عملکردهای بیشتر در گرگان در شرایط دیم، کاشت زودتر باقلا و استفاده از بذور درشتتر برای کاشت توصیه میشود
ابراهیم زینلی؛ افشین سلطانی؛ محمد خادم پیر؛ محمود تورانی؛ فاطمه شیخ
چکیده
منطقۀ گرگان یکی از مناطق مهم تولید باقلا در ایران محسوب میشود. با این حال، اطلاعات کافی دربارۀ جنبههای گوناگون مدیریت تولید این گیاه وجود ندارد. این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر فاصلة بین ردیف، رقم و زمان کاشت بر عملکرد غلاف سبز و دانة خشک، در سال زراعی 91ـ1390 در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، انجام شد. آزمایش ...
بیشتر
منطقۀ گرگان یکی از مناطق مهم تولید باقلا در ایران محسوب میشود. با این حال، اطلاعات کافی دربارۀ جنبههای گوناگون مدیریت تولید این گیاه وجود ندارد. این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر فاصلة بین ردیف، رقم و زمان کاشت بر عملکرد غلاف سبز و دانة خشک، در سال زراعی 91ـ1390 در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، انجام شد. آزمایش بهصورت اسپلیتپلات ـ فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. فاصلة بین ردیف (30، 45 و60 سانتیمتر) بهعنوان فاکتور اصلی و تاریخ کاشت (24 آبانماه و 2 دیماه 1390) و رقم (برکت و فرانسه) بهعنوان فاکتورهای فرعی در نظرگرفته شدند. نتایج حاکی از تأثیر معنیدار زمان کاشت، فاصلۀ بین ردیف و تأثیرات متقابل آنها بر عملکرد دانه، غلاف سبز، عملکرد بیولوژیک و تعداد غلاف در بوته بود. در حالی که، بین ارقام برکت و فرانسه در هیچکدام از صفات اندازهگیریشده، اختلاف معنیداری مشاهده نشد. براساس نتایج بهدستآمده، با تأخیر در کاشت و افزایش فاصلۀ بین ردیفها عملکرد کاهش مییابد؛ بیشترین عملکرد دانه و غلاف سبز (بهترتیب 4530 و 21753 کیلوگرم در هکتار) در کاشت بهموقع (24 آبانماه) با فاصلۀ بین ردیف 30 سانتیمتر و کمترین عملکرد دانه و غلاف سبز (بهترتیب 2527 و 13041 کیلوگرم در هکتار) در کاشت دیرهنگام (2 دیماه) با فاصلۀ بین ردیف 60 سانتیمتر تولید شد.
الیاس سلطانی؛ افشین سلطانی؛ مصطفی اویسی
چکیده
تاکنون، برنامههای کامپیوتری مختلفی نظیر برنامة Germin برای محاسبة مؤلفههای جوانهزنی طراحی شده است که استفاده از آنها اشکالاتی در بر دارد. هدف از این مطالعه اصلاح برنامة Germin برای محاسبة مؤلفههای جوانهزنی بود. با کمک برنامة بهینهشده اقدام به مدلسازی تأثیرات زوال بذر بر سبزشدن گندم در سطوح مختلف خشکی شد. به این منظور این ...
بیشتر
تاکنون، برنامههای کامپیوتری مختلفی نظیر برنامة Germin برای محاسبة مؤلفههای جوانهزنی طراحی شده است که استفاده از آنها اشکالاتی در بر دارد. هدف از این مطالعه اصلاح برنامة Germin برای محاسبة مؤلفههای جوانهزنی بود. با کمک برنامة بهینهشده اقدام به مدلسازی تأثیرات زوال بذر بر سبزشدن گندم در سطوح مختلف خشکی شد. به این منظور این آزمایش در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل با ترکیب پنج سطح زوال بذر (صفر، 48، 72، 96 و 144 ساعت دورة تسریع پیری) و سه سطح خشکی (1-، 5- و 10- بار) انجام شد. نتایج نشان داد که تابع چاپمن ـ ریچاردز بهخوبی سبزشدن تجمعی را در همة تیمارهای زوال بذر و شرایط خشکی شرح میدهد. با افزایش دورههای تسریع پیری زمان حرارتی برای سبزشدن از 145 به 194 درجة سانتیگراد روز رشد افزایش یافت و تنش خشکی نیز به افزایش زمان حرارتی منجر شد. برای مثال در تیمار 144ساعت تسریع پیری زمان حرارتی به 240 درجة سانتیگراد روز رشد رسید. درصد و سرعت سبزشدن با افزایش دورة تسریع پیری کاهش یافتند. نتایج نشان داد با افزایش زمان حرارتی در شرایط مطلوب محیطی زمان حرارتی برای سبزشدن در شرایط تنش خشکی بهطور خطی افزایش یافت. برنامة بهینهشده توانست مؤلفههای جوانهزنی را محاسبه کند و توصیه میشود در مطالعات بذری از Germin بهینهشده استفاده شود.